چاپ
بازدید: 3497

 اگر درام و بوجود آمدنش در یک داستان را حاصل تناقض، برخورد و تضاد بدانیم، سکانس افتتاحیه مستند «آقا ولی» ساخته مهناز محمدی نمونه آشکاری است برای دیدن و شروع یک درام. «این منم بیست و سه سالمه و بیکارم...» چهره آقا ولی در یک نوار ویدئویی ضبط شده مربوط به سالیان گذشته، وقتی او در آستانه ازدواج قرار دارد و بیکار است و معتاد. تلنگر بزرگ تر در ایجاد درام آنجاست که چهره آقا ولی را در عروسی اش می بینیم، او آنقدر نئشه است که حالت عادی در مراسم عروسی خود ندارد و حالا تراژدی آقا ولی بغرنج تر شده است. زن و بچه و زندگی و سپس کارتون خوابی. یک درام پر شور با موقعیتهایی حقیقی و دارای تضاد.

فیلم آقاولی دارای افتتاحیه درست، پیش برنده، جذاب و با سکانس هایی از عروسی حتی میخکوب کننده است. اما روایت اثر سریعا به زمان حال می آید تا برهه ای از زمان را که از زندگی آقا ولی ندیده ایم را با دیدن دوست او مرور کنیم. آقا ولی در طی پنج سال ترک کرده و جزو انجمن ان ای است؛ و قرار است تا آقا جهان را  به کمپ ببرد و او نیز ترک کند. پروسه برخورد ولی با همسرش و جهان، با خانواده وی و نیز با هم جلسه ای هایش پروسه ایست که مستند ساز توانسته است دوربین اش را برای سوژه هایش عادی سازی کرده تا سوژه ها به مرحله ای برسند که دوربین را نادیده بگیرند. در ساخت مستند این طراحی برای بوجود آوردن و ثبت لحظاتی حقیقی از زندگی امری سخت، دشوار و گاه خطرناک است. وقتی «ولی» به دیدن کارتون خوابها می رود رفتار غیر عادی او با آنها بخاطر حضور دوربین می تواند تماشاگر را با چیدمانی تصنعی روبرو کند، یا هنگامی که زن آقاولی با او جر و بحث می کند نیز. اما این اتفاق نمی افتد، دوربین تبدیل به یک گزارشگر بی واسطه و بدون مزاحمت می شود و لحظاتی ناب از اتفاقات بوجود می آید.

مسئله دیگری نیز در فیلم آقاولی جلب توجه می کند. فیلم در قالب نیمه بلند ساخته شده و تناسب ایده، پرداخت و طول داستان بسیار جالب توجه است. گاه با ایده هایی روبرو هستیم که پرداخت آن با مدیوم فیلم کوتاه مستند تطابق دارد اما به یک فیلم بلند تبدیل شده است و گاه نیز بالعکس، ایده ای که می تواند به یک فیلم بلند تبدیل شود به یک مستند کوتاه بدل گشته است. آقا ولی اما به اندازه است و دارای تناسب. یک نمونه از زندگی است که  به موقع تماشاگر را میخکوب می کند و به موقع پایان می یابد. به اندازه است زیرا کارگردان می داند چه بزنگاه های را از زندگی آقا ولی در چه مدت زمانی روایت کند.

اما نقطه ضعف آقاولی در اطلاعاتی است که به تماشاگر خود می دهد. اگر تماشاگر نسبت به اتفاقاتی که برای اقا ولی می گذرد، نسبت به جلسات وی و راه و روشش اطلاعات کلی خارج از قاب را نداشته باشد نمی تواند به اندازه کافی درباره آن اطلاعاتی را کسب کند، فیلم کمی متکی به اطلاعات از پیش دانسته درباره این موقعیت ها و وضعیت هایی است که برای چنین اشخاص و چنین جلساتی بوجود می آید.

نکته قابل توجه در مواجهه با چنین آثاری این است که در فیلم های مستند چند سال اخیر وجود زیست ایرانی بدون کوچکترین سانسور و تصنع بوجود آمده، و شکل سینما به خود گرفته است. و مهم تر اینکه این زیست از اقسا نقاط ایران است همانند آقاولی که از طبقه ای فقیر بر می خیزد نه فقط مربوط به زیست طبقه متوسط که بیشتر در سینما آن هم با سانسوری از پیش تعیین شده به تصویر در می آید. بنظر می رسد سینمای مستند ما در سالیان اخیر در عرصه نشان دادن زندگی و زیست مردم ایران از سینمای داستانی پیشی گرفته است و توانسته بی واسطه تر و بدون ترس به موضوعاتی حاد و حساس بپردازد.


 نویسنده : سید سعید هاشم زاده

منبع : تارنمای سینما حقیقت