فیلم «زنان فرماندار» مستندی است تبلیغاتی که فیلمساز درفرم گزارش گونه خود قصد دارد تصویری متفاوت از جامعه از پیش قضاوت شده بدهد. استان سیستان و بلوچستان از مناطق محروم کشور ماست که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود که در مرز ایران و پاکستان قرار دارد و از نقطه نظر سوق الجیشی حیاتی است، اغلب در فیلم‌های سینمایی وسریال‌های تلویزیونی این گونه تصویر شده که مردمان این خطه با شمایل لباس بلوچی و لهجه محلی یا قاچاقچی مواد مخدر‌اند، یا در بدویت ماقبل زندگی مدرن محصور شده‌اند و یا اخباری که در چندسال اخیر به دلیل فعالیت گروهک تروریستی ریگی به سرکردگی عبدالمالک ریگی در رسانه‌های گروهی منتقل شده، ذهنیت نادرستی و حتی ترسناکی برای مردم ایجاد کرده است. 

اما فیلمساز از‌‌ همان ابتدا با عنوان فیلمش، کنجکاوی برای مخاطب ایجاد می‌کند که درکجای ایران زنان پُست امنیتی و کلیدی همچون فرمانداری را عهده دار شدند، پستی که اغلب سهم مردان این سرزمین بوده است. 

پلان نخست فیلم نقشه هوایی سیستان و بلوچستان را نشان می‌دهد که با صدای غرش هواپیما هنگام فرود وارد شهر «قصرقند» می‌شود. نوشته‌ای، نامِ حمیرا ریگی، فرماندار این شهر را معرفی می‌کند. بازی واژگانی که هر «ریگی» لزوماً عضو گروه ریگی تروریست نیست. 

این زن که در دولت حسن روحانی منصوب شده، در دفتر کارش مشغول رتق و فتق امور است وبا مراجعه کنندگان وهمکاران مرد خود گفتگو می‌کند. در حقیقت فیلمساز قصد دارد درعین اینکه فضا را از طریق دوربینِ ناظر عادی سازی کند، به سوژه خیلی نزدیک نمی‌شود تا دور از اغراق واقعه مهمی را به تصویر بکشاند. هر چند فیلمساز با نوع میزانسن و فاصله‌ای که با سوژه برقرار می‌کند همراه می‌شود و تمایل دارد تماشاگران هم در این همراهی سهیم باشند. 

نمونه عینی آن این است که اغلب مردان دراین فیلم لبخند برلب دارند و در جلساتی که خانم فرماندار با مردم - که اغلب مردان حضور دارند - شرکت می‌کند، در ترکیب صداهای مختلف و میان همهمه‌ها شنیده می‌شود از اینکه زنی از شهرمان مدیر شدهرضایت داریم و خوشحالیم. و در کل مصاف واقعی خانم فرماندار، با مردان است و نه زنان! و این یعنی خلاف تصوری که در رسانه‌ها جا افتاده که مردان بلوچ زن ستیزند! فیلمساز به مرور و به آهستگی قصد دارد تصورات غلطی که درجامعه این چنینی جا افتاده را با ترکیب کلمات و تصاویر عوض کند. هر چند که دوربین‌اش به سویه دیگر چرخش ندارد، و حتی مخالف خوانی‌ها را دست کم براساس اصول درام و نگرش ارسطویی که کشمکش درآن وجود دارد را به نمایش نمی‌گذارد، اما از‌‌ همان ابتدا تکلیف خود را با تماشاگر مشخص می‌کند که روی رویداد مهم تری که همانا حضور پرقدرتمند زنانی از جنس خود مردم در اجتماع مردسالار است، متمرکز شده است. 

جدا از بحث زن ستیزی، فیلمساز بی‌اساس بودن جنگ و درگیری میان سنی و شیعه و ضدیت مردم با حکومت مرکزی را زیر ذره بین قرار می‌دهد. کما اینکه از قول یکی از مسوولان استان تاکید می‌شود که ازدواج میان شیعه وسنی، سنتی مرسوم است و تعامل زنان با حکومت گواه چنین نکته‌ای است. از دیگر ظرایف فیلم به شهردار شهر «سرباز» مربوط می‌شود. خانم ثامیه بلوچ زهی، ۲۶ ساله، که در حین إنجام وظیفه کفش پاشنه بلند پوشیده و در گفتگو اظهار می‌کند که پدرش مشوق او برای تحصیل و چنین شغلی بوده. باید گفت اغلب تصاویر فیلم فاقد نور‌پردازی و دربرخی جا‌ها چهره‌های شخصیت‌ها در فضای بسته غیر واضح و نیمه تاریک‌اند که به نظر می‌رسد در پس این نگاه این ایده دنبال می‌شود که هنوز راه زیادی وجود دارد تا همه چیز در چنین جغرافیایی به جایگاه مطلوب برسد. 

دیگر مدیر این استان زهرا اربابی، معاون توسعه و مدیریت منابع انسانی استانداری سیستان و بلوچستان، است که به دلیل مرکزیت زاهدان به تهران می‌آید و مستقیم با حجت الاسلام یونسی، دستیار ویژه رئیس جمهور، وارد گفتگو می‌شود و درباره مشکلات مردم و استان صحبت می‌کند. در اینجا آقای یونسی از ویژگی‌های زنان در پست‌های مدیریتی سخن می‌گوید و یکی از خواسته‌های فیلمساز که تعامل زنان با قدرت است را مطرح، و در حقیقت خط مشی دولت حسن روحانی را تبیین می‌کند. آخرین فرماندار فیلم معصومه پرندوار، فرماندار شهر هامون، ۳۴ سأله است و می‌گوید قصد خدمت دارد. فیلمساز با هوشیاری یکی از سوالات مهم جامعه سنتی را پاسخ می‌دهد که آیا کار زن در اجتماع، مانع رسیدگی او به فرزندان و شوهرش می‌شود؟ پاسخ خانم فرماندار جالب است. تکنولوژی امروز -با اشاره به تلفن همراه -این مشکل را حل کرده. از طریق این دستگاه با فرزندانم در ارتباطم و حتی تلفنی به هم ابراز علاقه می‌کنیم. پایان بندی فیلم هم با حضور زن در خانواده و کنار همسرش، حامد، و فرزندش صورت می‌گیرد، فیلمساز با پرهیز از گرایش زن گرایی افراطی در فیلم از زبان خانم فرماندار تاکید می‌کند که مردان زندگی‌ام؛ برادر و شوهرم همیشه با من همراه‌اند. فیلم «زنان فرماندار» سندی تصویری از مقطعی خاصی از کشورمان است که برای نخستین بار دولتی به نتیجه رسیده که از زنان به واسطه احساس مسئولیت پذیری و امانت داریشان درامور مالی حسن استفاده را بکندو درپست‌های کلیدی آن‌ها را منصوب کند. اما جمله‌ای که خانم فرماندار در سکانس ماقبل پایان فیلم می‌گوید پیام فیلم را به طورکامل منتقل می‌کند که آیا کسی هست من – زن - را یاری کند؟ ما بدون مردم نمی‌توانیم کار کنیم! و اصلا ً درانجام وظیفه شیر، نر و ماده ندارد.


منبع: http://www.irandocfest.ir/fa/doc/news/809/%D8%B4%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%B1%D9%88-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF