تماس با ما                ثبت اطلاعات 

 

مستند«نیشدارو»/16 م.م رنگی/ 28  دقیقه/تولید ۱۳۴۳ 


کارگردان: منوچهر انور


 پژوهشگر: منوچهر انور


فیلمبردار


 تدوین : استودیو ایران فیلم


 تهیه کننده:

به سفارش: شرکت سرم سازی رازی


 خلاصه فیلم: 

فیلم مستند«نیش دارو »، درباره شرکت سرم سازی رازی است که فعالیت خود را در سال ۱۳۰۳ تحت نظارت وزارت کشاورزی وقت با تحقیقات پیرامون راههای مبارزه با بیماری طاعون گاوی شروع کرد و به عنوان یکی از قدیمی ترین و معتبرترین مراکز علمی و تحقیقاتی کشور شناخته میشود.


 

فیلم مستند«نیش دارو »، برای معرفی مؤسسه سرم‌سازی رازی ساخته شد اما به اعتقاد صاحب‌نظران، منوچهر انور از این موضوع سفارشی یکی از درخشان‌ترین آثار مستند تاریخ سینمای ایران را بیرون کشید. اما این مستند پس از ساخت مورد بی‌مهری مسئولان وقت سازمان برنامه قرار گرفت و به‌همین‌ دلیل انور مجبور شد کار مونتاژ اثر را با هزینه و ارتباطات شخصی خودش انجام دهد. اما با وجود این بی‌مهری، نیشدارو موردتوجه مستندسازان ایرانی و خارجی قرار گرفت و قبل از انقلاب بارها در جشنواره‌های متفاوت به نمایش درآمد. پس از انقلاب نیز این مستند مهجور ماند تا اینکه پس از برگشتن منوچهر انور از فرانسه و مصاحبه‌هایی که با مطبوعات داخلی داشت، دوباره اسم نیشدارو سر زبان‌ها افتاد و مستند برای اولین‌بار در سال ١٣٨٣ نمایش داده شد. با وجود این، دور صدای مستند در تبدیل فیلم ٣٥ به ویدئو دچار اشکال شده بود و حتی وقتی نیشدارو در سال ١٣٩٣ برای بار دوم نمایش داده شد، باز هم اشکال سر جایش بود. دومین نمایش نیشدارو با حضور خود انور صورت گرفت و تازه آنجا بود که مستندساز به این مشکل فنی اشاره کرد.

نور، کارگردان اثر، پس از نمایش این مستند درباره آن گفت: «نیم‌قرن پیش که من این مستند را ساختم، فیلم‌سازی کار ساده‌ای نبود زیرا وزارت فرهنگ و هنر وقت بیش از هر چیز از ساخت و پخش فیلم‌هایی استقبال می‌کرد که خواسته‌های سیستم و نظام حاکم را ارضا می‌کرد». او درباره جریان ساخت فیلم گفت: «سازمان برنامه در آن زمان متصدی فعالیت‌های گسترده از سدسازی، جاده‌سازی، برنج‌کاری تا هر فعالیت دیگری در جهت پیشرفت مملکت بود. ما فیلم‌سازان هم از دست وزارت فرهنگ و هنر خسته بودیم چون چیزهایی از ما می‌خواست که باب دلمان نبود. به همین دلیل توسط حشمت جزنی، مشاور وقت سازمان برنامه که یکی از دوستانم بود، دعوت شدم که برای برنامه‌سازی درباره امورات جاری این سازمان به استخدام آن دربیایم». او ادامه داد: «من به این شرط حاضر به انجام این کار شدم که بتوانیم از این فیلم‌ها تجربه‌های هنری هم به دست دهیم. جزنی از این نگاه بسیار استقبال کرد و بنابراین مطالعات ما آغاز شد. در مطالعه اولیه بیش از ١٢٠ سوژه درباره اتفاقات مختلفی که در کشور در حال انجام بود، بیرون آمد که مؤسسه سرم‌سازی رازی هم یکی از آنها بود». این مستندساز تأکید کرد: «اگرچه من فارغ‌التحصیل هنرهای دراماتیک از انگلیس بودم اما تا آن موقع فیلم نساخته بودم ولی فیلم‌سازی برایم حسرت و آرزو بود. به‌همین‌دلیل دوست داشتم سخت‌ترین کار را انجام دهم. سخت‌ترین کار همین مؤسسه رازی بود چون هیچ‌کس نمی‌توانست با موضوع کارشان ارتباط برقرار کند ولی من معتقد بودم حتی موش و خوکچه و خرگوش هم به اندازه بقیه چیزهایی که برایمان ارزشمند است، ارزش ساخت فیلم را دارند». اما ساخت فیلم پس از مدتی دچار مشکلاتی شد که انور آنها را این‌گونه شرح داد: «ساخت فیلم یک سال طول کشید زیرا در این مدت کارشکنی‌های بسیاری صورت گرفت. بعد از مدتی هم جزنی و کسانی که نگاه مثبتی نسبت به این کار داشتند از سازمان برنامه رفتند و یک باند دیگر جایشان را گرفت. همین باند و باندبازی باعث شد من را هم که با سازمان قرارداد داشتم، اخراج کنند و اجازه مونتاژ مستند را هم به من ندهند. قسمت تراژیک ماجرا همین است که اگر این باند و باندبازی‌ها نبود ده‌ها فیلم از این‌دست ساخته شده بود. بعد از این اتفاق از طریق غلامحسین مصاحب که از دوستانم بود، توانستم راش‌ها را از سازمان بگیرم و آنها را به استودیو ایران‌فیلم بردم و مونتاژ کردم ولی پس از نمایش فیلم در کانون فیلم، نیشدارو هم در ایران و هم در خارج از کشور بسیار موردتوجه قرار گرفت ».



 منابع: 

        کتاب «فرهنگ فیلم های مستند ایران»

       http://sharghdaily.ir